چگونه مقاله بنویسیم؟

----ارکان مقاله‌نویسی

1- وحدت موضوع: مقاله باید حول یک موضوع مشخص نوشته شود. نباید مرتب از این شاخه به آن شاخه پرید و خواننده را در میان داده‌های متفاوت و بی‌ربط سرگردان کرد.
2- وحدت زمان: نویسنده باید زمان مقاله را از ابتدا تا به انتها ثابت نگاه دارد. اگر قرار است رویدادی در دوران حاضر بررسی شود نباید در میانه‌ی مقاله به بررسی جوانب همان موضوع در عصر قاجار پرداخت. دقت شود این امر تناقضی با آوردن مقایسه‌های تاریخی ندارد.
3- وحدت مکان: مکان مقاله نیز باید ثابت نگاه داشته باشد. اگر مقاله درباره‌ی پدیده‌ای در ایران نوشته می‌شود نباید در پایان، سر از تحلیل همان موضوع در شیلی درآوریم!
4- انسجام: یکپارچگی مهمترین ویژگی هر مقاله است که به تمامی بخش‌های یک نوشتار بازمی‌گردد. کلمات و جملات در یک مقاله درست مانند حلقه‌های زنجیر به یکدیگر بسته‌اند. نویسنده باید با هنر نویسندگی و قدرت استدلال خود، موضوع را بپروراند و خواننده را به نتیجه‌ی دلخواه برساند. هر گونه آشفتگی و پراکندگی در ساختار مقاله و نکات و جملاتی که تکه تکه پایه‌های عرضه‌ی یک اندیشه را تشکیل می‌دهند، نویسنده‌ی مقاله را در موفقیت ناکام خواهد کرد.
5- استنتاج: هر مقاله با هدف رساندن یک پیام نوشته می‌شود. ممکن است نتیجه‌گیری در پایان مقاله و پس از بهره‌گیری از دلایل مختلف، آورده شود. ممکن است نویسنده پیام مقاله را در ابتدا بیاورد و سپس به استدلال بپردازد. حتی ممکن است نویسنده زیر فشار سانسور، با زبردستی منظور خود را در لابلای پاراگراف‌های مطلب بگنجاند. اما به هر صورت مقاله باید دارای نتیجه‌گیری باشد. تفاوت مهم مقاله و یادداشت در همین‌جاست. زیرا لزوماً در یادداشت نتیجه‌گیری خاصی وجود ندارد بلکه بیشتر تذکر و یادآوری یک موضوع مد نظر است.


تکنیک مقاله‌نویسی: شروع مقاله

آغاز مقاله از مهمترین بخش‌های یک مقاله است. زیرا همین بخش است که مخاطب را به خواندن ادامه مطلب جلب می‌کند. در واقع شروع یک مقاله، حکم ویترین آن مقاله را دارد. اما همین قسمت یکی از سخت‌ترین بخش‌های مقاله‌نویسی‌ست. بیشتر مشتاقان مقاله‌نویسی نمی‌دانند چگونه نوشتار خود را آغاز کنند. برای این بخش از مقاله روش‌های مختلفی وجود دارد:


1- ساده، مستقیم و خبری:
در این نوع مقدمه، نویسنده در ابتدا موضوع را برای خواننده مطرح یا خبری را که در مورد آن به ارائه نظر می‌پردازد، بیان می‌کند و در یک جریان منطقی-تشریحی با نتیجه‌گیری مقاله را به پایان می‌برد.

مثال (1):
«مراکش، همسایه‌ی نگران الجزایر، کشوری که به بیماری تروریسم مبتلاست از اوایل ماه سپتامبر، از مرزهای شرقی‌اش بیشتر مراقبت می‌کند. مراکش برای مسافران الجزایری روادید وضع کرد. دولت الجزایر نیز بی‌درنگ به اقدام تلافی‌جویانه دست زد.»

مثال (2):
«قانون جدیدی برای مطبوعات وضع کرده‌اند که من هنوز شأن نزول آن را نمی‌دانم. اگر سمع قبول و همدلی و تفاهمی وجود داشته باشد با همان قانون قدیم هم می‌شد خیلی کارها کرد.»

دقت شود شکل مستقیم و خبری با خبردهی صرف تفاوت دارد. به عبارت دیگر خبردهی در آغاز مقاله باید با ظرافت مقاله‌نویسی همراه باشد.


2- نقل قول و اقتباس از افکار و عقاید دیگران:
در این نوع مقدمه، نویسنده با یک جمله یا بند از نوشته یا افکار مشاهیر علمی، ادبی، مذهبی و ... مقاله را آغاز می‌کند. ممکن است نقل قول از یک آدم غیرمشهور و عادی هم باشد اما در هر حال نقل قول باید با موضوع مقاله مرتبط باشد.

مثال (1):
«سخن کارل پوپر –دانشمند اتریشی- است که خطرناکترین اندیشه سیاسی آرزوی خوشبخت ساختن انسان است و مصیبت زندگی این است که کوشش برای ساختن بهشت همیشه به ایجاد دوزخ منجر شده است.»

مثال (2):
«دکتر عباس میلانی در پیشگفتار کتاب "تجدد و تجدد ستیزی"، تجدد را همزاد انقلابی علمی معرفی می‌کند و آنگاه مقاله‌نویسی را مولود و نمود تجدد می‌خواند، او در ادامه مقاله‌نویسی را ملازم فردگرائی می‌آورد که خود زائیده و زاینده‌ی تجدد است.»


3- امثال و حکم و روایات:
نویسنده می‌تواند مقاله را با یک مثل، حکایت یا روایت آغاز کند. بدیهی است این مثل یا حکایت باید هم‌آوا با موضوع و هدف مقاله انتخاب شود:

مثال (1):
«می‌گویند ترس برادر مرگ است ولی کسی نگفته پدر و مادرش کیست. پدر ترس جهل است. تا انسان نسبت به کسی و چیزی، یا محل و موضوعی بی‌اطلاع نباشد از آن نمی‌ترسد.»

مثال (2):
«از قدیم گفته‌اند سگ زرد برادر شغال است. ظاهراً حکایت این روزهای ما هماهنگی تام و تمامی با این مثل قدیمی دارد.»


4- شعر:
آوردن قطعه شعری از شاعران کهن و نو به جذابیت مقاله کمک می‌کند. در واقع شعر بیشترین معنا را با کمترین واژه‌ها ادا می‌کند. قطعه شعر می‌تواند هدف نویسنده را از مقاله در ابتدای نوشتار بیاورد.

مثال (1):
«چه گام‌هایی
نه از بیم تیر سربی دشمن
که از بیم تیر طعنه‌ی یاران خویشتن
در راه مانده است. (حمید مصدق)
آیا می‌دانید که نشریه یا کتاب چطور منتشر می‌شود. خیلی ساده است. عده‌ای از انسان‌های بزرگ (یعنی تنومند) به جنگل می‌روند ...»

مثال (2):
«اولین نامه‌ی تبریک که رسید یادم آمد که هشت سال تمام از انتشار نگین می‌گذرد. با این شماره وارد نهمین سال می‌شویم یعنی سرگذشتی که در نیمه اول خرداد 1344 شروع شد هنوز هم ادامه دارد.
اشک عارف ز سر گذشت و گذشت / صد چنین سرگذشت می‌گذرد
در بدترین شرایط حالی و مالی بود که انتشار نگین را شروع کردم.»


5- وصفی:
مقاله‌نویسانی که قلم‌شان دارای قدرت تصویرپردازی و تشریح است معمولاً از این روش برای شروع مقاله استفاده می‌کنند. این روش برای توصیف یک واقعه یا صحنه و عینیت بخشیدن به موضوع و خواننده را در صحنه قرار دادن، مورد استفاده قرار می‌گیرد.

مثال (1):
«مصیبتی که هم اکنون عراق در آن به سر می‌برد، آوارگی کردهای عراقی در شمال و شرق مرزهای عراق با ترکیه نیست، بلکه مصیبتی است برای خود رژیم عراق در بغداد.»

مثال (2):
«تراژدی بوسنی به خون‌های ریخته شده‌ی مردم و ویرانی یک کشور، محدود نمی‌شود. میراث واقعی جنگ بوسنی بطور مسلم در سرزمین‌های دوردست، سال‌ها احساس خواهد شد.»

شروع مقاله به تکنیک‌های گفته شده خلاصه نمی‌شود. ذهن خلاق و قریحه‌ی نویسنده قادر است با تلفیق روش‌های شروع مقاله، خود روشی نو ابداع کند. به عنوان مثال می‌توان روش مستقیم را با روش توصیفی تلفیق کرد و بر جذابیت آغاز مقاله افزود. به هر رو آغاز مقاله بخش حساس مقاله است. نویسنده باید تصمیم بگیرد طرح یک پرسش در آغاز مقاله شروع خوبی است یا ذکر سابقه‌ی موضوع و یا مقایسه‌ی بین دو موضوع مورد بررسی. مطالعه مقالات نویسندگان پُرسابقه و ممارست و تمرین در نوشتن، رفته رفته نویسنده‌ی مشتاق نوشتن را به سبک جذاب و دلخواه نزدیک خواهد کرد.

در نگارش یک مقاله‌ی تحلیلی، ابتدا حقایق مورد نظر و سپس نمونه‌ها و مثال‌های مربوط مطرح می‌شود و به همراه استدلال‌ها و نتیجه‌گیری‌های منطقی، در یک روند مشخص با اشاره به "چرایی" و "چگونگی" یک موضوع، خواننده را به همراه خود می‌کشد و در پایان او را با نظر نویسنده هم‌رأی می‌کند و به ارائه‌ی راه حل می‌پردازد. نویسنده می‌تواند سبب نگارش مقاله یا جنبه‌های تازه‌ی موضوع مقاله را در نوشتار (یا در ابتدای آن) ذکر کند. نیز می‌تواند سابقه‌ی و تاریخچه‌ی موضوع مقاله را بیاورد اما در هر حال این بخش باید با ساختار و موضوع مقاله همخوان باشد و به حاشیه‌روی و تاریخ‌نویسی غیرضروری منجر نشود.

نویسنده باید برای مقاله طرحی کلی تهیه کند. یعنی نویسنده قبل از نگارش، فهرستی از آنچه می‌خواهد بنویسند به صورت تیتروار تهیه می‌کند. این فهرست شامل اطلاعات مرتبط با موضوع مقاله، سابقه‌ی موضوع و استدلال و دست آخر نتیجه یا راه حل مورد نظر است. در واقع در این مرحله، نویسنده استخوان‌بندی مقاله را روی کاغذ می‌آورد و سپس در حین نوشتن مقاله، بسته به هر یک از تیترهای تهیه شده، موضوع را تشریح می‌کند و بسط می‌دهد. هر یک از تیترهای نوشته شده در این فهرست می‌تواند خود موضوع یک پاراگراف از مقاله باشد یا تنها نکته‌ای باشد که نویسنده قصد دارد آن را گوشزد کند. منابع مکتوب یا شفاهی، کتاب‌های تاریخی، منابع اینترنتی و مقالات مرتبط با موضوع و نظایر این‌ها، سر خط‌های خوبی در اختیار یک نویسنده قرار می‌دهند.

نویسنده، مقاله را پاراگراف‌بندی می‌کند تا فهم مطلب برای خواننده آسان شود. هر پاراگراف، گامی است که نویسنده برای استدلال و مجاب کردن خواننده بر‌می‌دارد تا در نهایت او را به نتیجه‌ی دلخواه برساند. ممکن است نویسنده از شماره یا عدد نیز در ابتدای پاراگراف استفاده کند. این روش در دو صورت مورد استفاده قرار می‌گیرد. نخست موقعی که نویسنده قصد دارد دلایلی را به صورت زنجیروار به دنبال هم ردیف کند. دلایلی که از یک جنس هستند و با یکدیگر توالی منطقی دارند و پس از هر پاراگراف، دیگری مطرح می‌شود و گام به گام خواننده همراه نویسنده جلو می‌رود. دوم آنکه نویسنده قصد دارد حقایقی را به دنبال یکدیگر بیاورد که لزوماً از یک جنس نیستند یا با یکدیگر توالی منطقی ندارند. مثالی می‌زنم تا این دو موضوع روشن شود. حالت اول شبیه زمانی است که در حال خواندن یک کتاب رُمان هستیم و با خواندن هر فصل یا هر برگ به سراغ برگ بعدی می‌رویم. در این صورت هر فصل یا صفحه بعد از فصل یا صفحه‌ی قبلی می‌آید و با آن توالی منطقی دارد اما حالت دوم شبیه زمانی است که در آن واحد چند مقاله یا کتاب مرتبط با یک موضوع را جلو چشم می‌گذاریم و همزمان آنها را مرور می‌کنیم. در واقع موضوع را از زاویه‌ی حقایق به ظاهر متفاوت (اما در واقع مرتبط) نگاه می‌کنیم. تحلیل‌گر چیره‌دست این حقایق به ظاهر نامربوط را به یکدیگر پیوند می‌دهد و نتیجه‌گیری می‌کند.

طبیعی است زاویه نگاه نویسنده در کل مقاله تغییری نخواهد کرد. اگر نویسنده قصد دارد پدیده‌ای را از زاویه جامعه‌شناسی نقد کند نمی‌تواند زاویه‌ی نگاه خود را در وسط مقاله به روانشناسی فردی همان پدیده تغییر دهد مگر آنکه به صراحت با میان‌تیترهای مناسب یا عبارت‌های روشن تفاوت زاویه‌ی نگاه خود را یادآور شود. نویسنده می‌تواند از میان‌تیترها برای فهم بهتر مطلب کمک بگیرد. بیشتر مقالاتی که در سایت بی‌بی‌سی منتشر می‌شوند دارای میان‌تیتر (بدون عدد) هستند.

یکی از مهمترین بخش‌های یک مقاله تیتر یا عنوان آن است. عنوان یک مقاله کلمه یا عبارتی است که کل مقاله را معرفی می‌کند و اولین نشانه‌ای است که از یک مقاله دیده می‌شود. این موضوع به ویژه در فضای اینترنت و به هنگام لینک به یک مطلب، اهمیتی دو چندان می‌یابد. تیتر یک مقاله باید خواننده را ترغیب به خواندن مقاله کند و حس کنجکاوی او را برانگیزد. تیتر می‌تواند یک‌ کلمه‌ای، دو کلمه‌ای یا حتی یک جمله باشد و یا به صورت پرسشی، امری و یا نفی یک موضوع مطرح شود اما در هر صورت باید موضوع و مفهوم و پیام مقاله را در خود جمع داشته باشد. به عنوان مثال اگر مقاله‌ای در مورد خشونت والدین علیه کودکان نوشته شده باشد می‌توان از تیتر یک کلمه‌ای «خشونت»، دو کلمه‌ای «خشونت والدین»، چند کلمه‌ای «خشونت والدین با کودکان خطرناک است» و یا اگر کمی سلیقه به خرج دهیم «بابا! مامان! رحم کنید!» یا «کودکان زیر تازیانه‌ی والدین» استفاده کرد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد